loading...
فاز2فان | FAZ2FUNN
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 130 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

داستان جالب صورت حساب

 


 

جانی ساعت ۲ از محل کارش بیرون آمد و چون نیم ساعت وقت داشت تا به محل کار دوستش برود

 

تصمیم گرفت با همان یک دلاری که در جیب داشت ناهار ارزان قیمتی بخورد و راهی شرکت شود.

 

چند رستوران گرانقیمت را رد کرد تا به رستورانی رسید

 

روی در آن نوشته شده بود :”ناهار همراه نوشیدنی فقط یک دلار

 

جانی معطل نکرد و داخل رستوران شد و یک پرس اسپاگتی و یک نوشابه برداشت و سر میز نشست.

 

گارسون برایش دو نوع سوپ، سالاد، سیب زمینی سرخ کرده، نوشابه اضافه، بستنی و دو نوع دسر آورد

 

او به اعتراض جانی توجهی نکرد که گفت:” ولی من این غذاها رو سفارش ندادم

گارسون که رفت جانی شانه ای بالا انداخت و گفت:” خودشان می فهمند که من نخوردم!”

اما جانی موقعی فهمید که این شیوه آن رستوران برای کلاهبرداری است

که رفت جلو صندوق و متصدی رستوران پول همه غذاها رو حساب کرد و گفت ۱۵ دلار و ۱۰ سنت.

جانی معترض شد ” ولی من هیچکدومو نخوردم!”

مرد پاسخ داد ” ما آوردیم می خواستین بخورین!”

جانی که خودش ختم زرنگهای روزگار بود

سری تکان داد و یک سکه ۱۰ سنتی روی پیشخوان گذاشت

وقتی متصدی اعتراض کرد گفت:” من مشاوری هستم که بابت یک ساعت مشاوره ۱۵ دلار می گیرم.”

متصدی گفت :” ولی ما که مشاوره نخواستیم؟!”

جانی پاسخ داد :”من که اینجا بودم می خواستین مشاوره بگیرین!”

 

و سپس به آرامی از آنجا خارج شد!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1381
  • کل نظرات : 358
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 86
  • آی پی امروز : 67
  • آی پی دیروز : 153
  • بازدید امروز : 446
  • باردید دیروز : 1,022
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 446
  • بازدید ماه : 41,512
  • بازدید سال : 247,858
  • بازدید کلی : 759,308
  • کدهای اختصاصی
    Code Center