loading...
فاز2فان | FAZ2FUNN
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 96 سه شنبه 19 شهریور 1392 نظرات (0)

داستان هم راز هم باشیم

 

در یک دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردند. یکی از اونها جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا از کودکی با هم بزرگ شده بودند. آنقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتند که نصف اهالی دهکده فکر میکردند که ِاین دو نفر با هم برادرند. با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتند. اما این حرف اهالی نشان از اوج محبتی بود که بین این دو نفر وجود داشت. همیشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه میگفتند و ...


برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری میکردند و بالاخره یه راه چاره براش پیدا می کردند. اما اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میان میگذاشت.

 

 

ادامه داستان در ادامه مطلب......

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1381
  • کل نظرات : 358
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 86
  • آی پی امروز : 70
  • آی پی دیروز : 153
  • بازدید امروز : 504
  • باردید دیروز : 1,022
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 504
  • بازدید ماه : 41,570
  • بازدید سال : 247,916
  • بازدید کلی : 759,366
  • کدهای اختصاصی
    Code Center